گوشت لطیف است

(0)

1,580,000ریال

1,422,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1798

علاقه مندان به این کتاب
16

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب گوشت لطیف است

انتشارات روزگار منتشر کرد:
«گوشت لطیف است» رمانی پادآرمانشهری، دومین اثر رمان نویس آرژانتینی، آگوستینا بازتریکا، و برنده جایزه پرمیو کلارین می‌باشد. گوشت لطیف است جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن نوعی ویروس، گوشت تمام حیوانات را آلوده کرده است. و به سبب فقدان گوشت و پروتئین حیوانی، آدمخواری قانونی می‌گردد.
مارکوس در یک کارخانه‌ی فرآوری گوشت مشغول به کار است، شغل او سلاخی انسان هاست-گرچه دیگر هیچکس آنها را انسان نمی‌نامد. همسرش او را ترک کرده، پدرش دچار جنون گشته، و مارکوس تلاش می‌کند در خصوص نحوه گذران زندگی‌اش خیلی فکر نکند. همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاد. در ابتدا گزارش شد ویروسی مسری و عفونی گوشت تمام حیوانات را مسموم و برای انسان غیرقابل استفاده کرده است. سپس، دولت‌ها پروژه «انتقال» را شروع کردند. اکنون، خوردن گوشت انسان – «گوشت مخصوص» - قانونی شده است. مارکوس تژو تلاش می‌کند به کار خرید و فرآوری گوشت ادامه دهد.
تا اینکه یک روز هدیه‌ای دریافت می‌کند: گونه‌ای زنده از این موجودات با بهترین کیفیت. گرچه می‌داند هرگونه ارتباطی با آنها ممنوع بوده و مجازات مرگ را در بر دارد، به تدریج با این مادینه، به سان یک انسان واقعی رفتار می‌کند. و بخاطر آنچه رخ داده و آنچه می‌تواند نجات یابد، گرفتار عذاب می‌گردد.
«با خواندن اولین کلمات از دومین رمان نویسنده آرژانتینی، آگوستینا بازتریکا، یعنی رمان «گوشت لطیف است» خواننده متوجه می‌شود در حال خواندن کتابی مرتبط با حیوانات است که اساسا به موضوع کشتار و سلاخی می‌پردازد، و آنچه قرار است در ادامه داستان رخ دهد اصلا چیز زیبایی نیست. » - نیویورک تایمز
«به طرز هولناکی تاثیرگذار… این رمان جنجال برانگیز استادانه، چون ساطوری دو لبه عمل کرده است.» - گاردین
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب گوشت لطیف است اثر آگوستینا بازتریکا

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

گوشت لطیف است از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

گوشت لطیف است از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب گوشت لطیف است از آن خود کرده:

● برنده عنوان ترسناک‌ترین رمان گودریدز در سال 2020
● رمان تحسین‌شدهٔ نیویورک تایمز
● برندهٔ جایزهٔ پرمیو کلارینِ رمان آرژانتین در سال 2017

معرفی رمان گوشت لطیف است:

گوشت لطیف است رمان پادآرمانشهری از آگوستینا بازتریکا نویسندهٔ آرژانتینی است. این رمان ابتدا در سال 2017 به زبان اسپانیایی منتشر شد و در سال 2020 سارا موزس آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و این آغازی بود برای ترجمه این رمان به زبان‌های دیگر و تمجیدهای فراوان در چهار گوشه جهان. نویسنده رمان گوشت لطیف است، جامعه‌ای را به تصویر کشیده که در آن یک ویروس گوشتِ تمام حیوانات را آلوده کرده و به دلیل کمبود گوشت، آدمخواری قانونی شده است. ماکوس شخصیت اصلی این داستان و یک تأمین‌کنندهٔ گوشت انسان است که با این جامعهٔ جدید درگیر می‌شود.

واکنش‌های جهانی به رمان گوشت لطیف است:

«از اولین کلمات رمانِ دوم رمان‌نویس آرژانتینی آگوستینا بازتریکا، خواننده خودش را در دامی می‌بیند که بیهوده درآن دست و پا می‌زند، در حالی‌که از ابتدا می‌داند این کتاب داستان یک قصابی است و هر اتفاقی که بعداً‌ بیفتد زیبا نخواهد بود.» - نقد و بررسی نیویورک تایمز

«این رمان وحشتناک است، بله درست شنیدید، وحشتاک. اما به‌طرز شگفت‌انگیزی ذهن شما را به کار می‌اندازد؛ رمانی که در سبک و سیاق ۱۹۸۴ اثر جورج اورول نوشته شده. آگوستینا بازتریکا نشان می‌دهد که جامعه تا چه اندازه حاضر است برای بقا هر اصل اخلاقی را زیر پا بگذارد.» - تیلور آنتریم، مجلهٔ ووگ

«این کتاب گواهی بر مهارت‌های درخشان بازتریکا است، که می‌تواند چنین کتاب تاریکی بنویسد و شما را میخکوب کند. او در این رمان نگاهی بی‌امان تاریک و نگران‌کننده به نحوهٔ انطباق جوامع با ارتکاب جنایت انداخته است.» - کایرکاس ریویوز

«این کتابِ برندهٔ جایزه، داستان پیچیده‌ای از یک جامعهٔ دیستوپیایی نظام‌یافته را به خوبی شرح می‌دهد... این کتاب کاوشی هوشمندانه و حساب‌شده در مورد حدوحدود اخلاقی جوامع است. این کتاب می‌سوزاند و ویران می‌کند.» - بوک‌لیست

چرا باید رمان گوشت لطیف است را بخوانیم؟

این رمان هم ترسناک است و هم یک تفسیر عالی از شکنندگی اخلاق و انسانیت. نویسنده در این رمان نگاهی متفاوت و عجیب به مقولهٔ آدمخواری داشته است، او با خونسردی محض نشان‌مان می‌دهد که چه اتفاقی می‌افتد اگر انسان‌ها به فکر خوردن یکدیگر بیفتند. با این‌که این رمان بسیار منحصربه‌فرد و خواندنی است اما متأسفانه نمی‌توانیم خواندن آن را به هر کسی توصیه کنیم چون صحنه‌های توصیف‌شده در این کتاب شاید مناسب هر خواننده‌ای نباشد. بنابراین اگر فکر می‌کنید روحیه‌ای بسیار حساس دارید، این کتاب را نخوانید!

جملات درخشانی از کتاب گوشت لطیف است:

«لاشه. شقه کردن. سلاخی. صف کشتار. آبپاشی و شستشو. این کلمات دائم در ذهن‌اش می‌چرخند و مانند پتک بر سرش فرود می‌آیند و او را در هم می‌کوبند. اما این‌ها فقط چند کلمهٔ ساده نیستند. خون هستند، بویی غلیظ، اتوماسیون، فقدان تفکر. شبانه هجوم می‌آورند و غافلگیرش می‌کنند. از خواب برمی‌خیزد، بدنش غرق در لایهٔ نازکی از عرق شده است، چون می‌داند آنچه انتظارش را می‌کشد، روز دیگری‌ست و سلاخی انسان‌هایی دیگر. همان‌طور که سیگاری آتش می‌زند با خود فکر می‌‌کند، هیچ‌کس آنها را انسان خطاب نمی‌کند. او نیز هنگامی که چرخهٔ تولید گوشت را برای کارگران تازه وارد توضیح می‌دهد آنها را این‌گونه خطاب نمی‌کند. می‌توانند دستگیرش کنند، حتی او را به سلاخ‌خانه شهرداری ببرند و وارد چرخه تولید کنند. بکُشند اصطلاح بهتری است، اما فایده‌ای ندارد. در حالی که پیراهن خیس‌اش را در می‌آورد تلاش می‌کند به خود بقبولاند که آنها همین هستند: انسان‌هایی که چون حیوان پرورش داده شده تا مصرف شوند. به سمت یخچال می‌رود و برای خودش آب سرد می‌ریزد. آهسته می‌نوشد.»

«زمانی که وجود جی‌جی‌بی را اعلام کردند به خوبی به یاد دارد. حملات عصبی گسترده، خودکشی‌ها، ترس. بعد از جی‌جی‌بی، دیگر نمی‌شد حیوانات را خورد، زیرا آلوده به ویروسی بسیار کشنده برای انسان شده بودند. خبری رسمی و تأیید شده. فکر می‌کند، کلمات قدرت شکل دادن به ما را دارند، تا به این طریق تمام پرسش‌ها منکوب شوند. پابرهنه، در طول خانه قدم می‌زند. بعد از شیوع ویروس جی‌جی‌بی دنیا قطعاً تغییر کرد. واکسن و پادزهرهای مختلف را امتحان کردند، اما ویروس مقاومت می‌کرد و تغییر ماهیت می‌داد. مقالاتی را به یاد دارد که این بحران را بی‌ربط به انتقام گیاه‌خواران نمی‌دانستند، برخی از خشونت علیه حیوانات دم می‌زدند، پزشکان در برنامه‌های تلویزیونی توضیح می‌دادند چگونه می‌شود کمبود پروتئین را رفع کرد، روزنامه‌نگاران اصرار داشتند هنوز درمانی قطعی برای این ویروس حیوانی وجود ندارد. آهی کشید و سیگاری دیگر روشن کرد. او تنهاست. زنش رفته تا با مادرش زندگی کند. ربطی به دلتنگی برای زنش ندارد، اما نوعی خلاء در خانه وجود دارد که او را بیدار نگه می‌دارد و او را می‌آزارد. کتابی از قفسه برمی‌دارد. دیگر احساس خستگی نمی‌کند، چراغ را روشن می‌کند تا کتاب بخواند، بعد چراغ را خاموش می‌کند. زخم روی دستش را لمس می‌کند. این حادثه مدت‌ها پیش رخ داده و دیگر او را اذیت نمی‌کند. کار یک خوک بود. خیلی جوان بود و تازه‌کار، نمی‌دانست گوشت نیاز به احترام دارد، تا اینکه او را گاز گرفت و تقریباً دست‌اش را کَند.»

«گرما همچنان او را می‌آزارد. برهنه به ایوان می‌رود. هوا صاف است. روی ننو دراز می‌‌کشد و سعی می‌کند بخوابد. یک آگهی بازرگانی مدام در ذهن‌اش پخش می‌شود. زنی زیبا در پوششی معمولی، ظرف شام را برای سه فرزند و شوهرش روی میز می‌گذارد. به دوربین نگاه می‌کند و می‌گوید: «برای خانواده‌ام غذایی مخصوص سرو کردم، همان گوشت همیشگی‌ست، اما لذیذ‌تر.» و تمام اعضاء خانواده لبخند می‌زنند و شام می‌خورند. دولت، دولتِ او، تصمیم گرفت دوباره این محصول را تأیید کند. گوشت انسان را به جای فقط گوشت، “گوشت مخصوص” نامیدند و اکنون “دنده مخصوص”، “کتلت مخصوص”و “قلوهٔ مخصوص”. او هیچ‌گاه از واژه گوشت مخصوص استفاده نمی‌کند. از واژه‌هایی تخصصی که اشاره به انسانی دارد که دیگر آدم نیست استفاده می‌کند، به چیزی که همیشه محصولی فرآوری شده است، به تعداد افرادی که فرآوری می‌شوند، گروهی که در بارانداز منتظرند، به خط کشتار که باید با نظمی خاص و ثابت بدوند، به مدفوع و پسماندی که باید به عنوان کود فروخته شود، برای بخش مواد زائدِ لاشه‌ها، برای تمام این‌ها از واژه‌هایی خاص استفاده می‌کند. نمی‌شود آنها را انسان نامید، زیرا با این کار به آنها هویت داده می‌شود. آنها را محصول، گوشت، یا غذا می‌نامند.»

تحلیلی بر رمان گوشت لطیف است‌:

این رمان با توصیفی هولناک از روند سلاخی انسان‌ها شروع می‌شود. جهان پس از شیوع یک ویروس، دچار هرج‌ومرج شده و تمام حیوانات از بین رفته‌اند و مردم باید به گیاهخواری روی بیاورند یا اینکه همدیگر را بخورند. خیلی زود آدمخواری نهادینه و تبدیل به یک صنعت و بسیار عادی می‌شود و اکثر انسان‌ها تنها برای مصرف چیزی که آن را «گوشت مخصوص» می‌نامند زادوولد می‌کنند. کسانی که توانایی خرید این گوشت مخصوص را ندارند، پس‌ماندهٔ هر جنازه‌ای که به دستشان برسد، می‌خورند. مارکوس شخصیت اصلی این داستان در یکی از کشتارگاه‌های مخصوص کار می‌کند. همسرش او را ترک کرده و او این شغل را نگه داشته تا بتواند از پدر بیمارش حمایت کند. او در این کتاب از تعارض درونی خود با این شغل و وضعیت جهان می‌گوید. بیشتر زندگی شخصی مارکوس هنگام صحبت تلفنی با همسر سابقش فاش می‌شود. این زوج بارها و بارها سعی کرده‌اند بچه‌دار بشوند، اما ناموفق بودند. البته آن‌ها یک پسر داشته‌اند که در نوزادی می‌میرد و آن دو پس از مرگ پسرشان از هم جدا می‌شوند.

خلاصهٔ رمان گوشت لطیف است:

یک ویروس عفونی در سراسر جهان پخش شده و تمام حیوانات مریض شده‌اند و دیگر انسان‌ها نمی‌توانند گوشت حیوانات را بخورند. دولت به‌صورت دسته‌جمعی تمام حیوانات را می‌سوزاند اما به‌جای این‌که انسان‌ها از خوردن گوشت صرف‌نظر کنند، پروژه «انتقال» را آغاز می‌کنند که براساس آن خوردن گوشت انسان ـ با نام ویژهٔ «گوشت مخصوص» ـ‌ قانونی می‌شود. مارکوس، مدیر کارخانهٔ گوشت مخصوص، در کتاب گوشت لطیف است برای شما از این دنیای جدید تهوع‌آور می‌گوید و حتی با جزئیات کامل به شما نشان می‌دهد که چگونه در این دنیای جدید سوسیس با گوشت مخصوص درست می‌شود. روزی همکارش به او هدیه‌ای می‌دهد اما اشتباه نکنید، این هدیه یک لیوان نیست که رویش نوشته شده باشد «بهترین همکار»، بلکه مارکوس هدیه‌ای نادر و دلهره‌آور می‌گیرد. یک زن زنده، که او را وادار می‌کند با اخلاقیات خودش مقابله کند. آیا او بهتر از دوستان و خانواده‌اش است و می‌تواند با این دنیای جدید وحشتناک و تهوع‌آور کنار بیاید؟ یا به همان اندازه بد است؟ چون متوجه می‌شود که همه چیز چقدر اشتباه است اما سعی نمی‌کند جلوی هیچ چیزی را بگیرد.

حواشی حول محور کتاب:

کتاب گوشت لطیف است با عنوان «لاشه‌ی لطیف» نیز در ایران ترجمه شده است.

اگر از خواندن کتاب گوشت لطیف است لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب آدمخواران رمان کوتاه و تکان‌دهنده‌ای از ژان تولی نویسندهٔ معروف فرانسوی است که بسیاری او را به‌خاطر نوشتن رمان «مغازهٔ خودکشی» می‌شناسند. این رمان در ژانر رئالیسم سیاه نوشته شده و برگرفته از جنایتی واقعی و هولناک است که در سال 1870 رخ داد و در این کتاب شاهد ساعت‌های پایانی عمر یک انسان هستید که به بدترین نحو شکنجه و کشته می‌شود. 

• کتاب خون به پا میشود اثر استیفن کینگ نویسندهٔ مشهور داستان‌های جنایی و تاریک است. این کتاب مجموعه‌ای از چهار داستان ترسناک و خواندنی با عنوان‌های «تلفن همراه آقای هریگان»، «زندگی چاک»، «موش» و «خون به پا می‌شود» از این نویسندهٔ مشهور است که شما را به مکان‌هایی هراس‌انگیز می‌‌کشاند.

دربارۀ آگوستینا بازتریکا‌: نویسندهٔ آرژانتینی

گوشت لطيف است

آگوستینا بازتریکا نویسندهٔ آرژانتینی در 1974 به دنیا آمد. او در شهر بوئنوس آیرس بزرگ شد و در رشتهٔ هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت. این نویسنده را بیشتر به‌خاطر نوشتن داستان‌های کوتاه و رمان‌‌هایش می‌شناسند و برندهٔ جوایز ادبی متعددی شده است. او یکی از چهره‌های کلیدی صحنهٔ ادبی آرژانتین است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی